همیشه با خودم میگفتم...طاقت ندارم تو چشمای مهربون و همیشه متعجبت این اشکهای مملو از درد رو ببینم...طاقت ندارم اینهمه دلتنگ ببینمت...طاقت ندارم ببینم دستت میلرزه...و دچار احساس تلخ تنهایی شدی...
و...اصلا طاقت ندارم...بیشتر از دوسه روز ازت دور باشم...
اما...زندگی به شکل بی رحمانه ای تحمل و طاقت و صبر آدمو هر روز بالاتر میبره...!!!
نظرات شما عزیزان:

.gif)
.gif)
.gif)
موضوعات مرتبط: دل نوشته های من ، ،